دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 230 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 113 |
مبانی نظری وپیشینه تحقیق نظریه های شخصیت و تیپ شخصیتی
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
شخصیت از واژه لاتین پرسونا گرفته شده است که به نقاب هنر پیشهها در نمایش اشاره دارد. روان شناسی شخصیت به آنچه معمولا به ماهیت انسان مربوط میشود میپردازد، نظریه پردازان شخصیت به کلیت انسان میپردازند و تلاش میکنند تا روابط پیچیده میان جنبههای مختلف کنش انسان و روابط پیچیده ی بین انسانها را بررسی کنند آنان معتقدند که شخصیت انسان به صورت یک کل سازمان یافته عمل میکند و در پرتو چنین کلیت و سازمانی نیز باید شناخته شود. در لغت شخصیت این معنا مستتر است که هر فردی واحد منحصر به فرد و به اصطلاح عوام تک است و هیچ شخص دیگری را نمیتوان یافت که کاملا شبیه او باشد.
2-2 تعاریف شخصیت
هر فرد پدیده ای منحصر به فرد و یگانه است و نظریه پردازان شخصیت میکوشند تا روابط پیچیده بین ابعادمتفاوت کردار فرد را دریابند،با مطالعه شخصیت افراد خصوصیاتی که بر اساس آن فردی از فرد دیگر متمایز میشود روشن میگردد (شاملو 1372، ص 13)
برخی از روانشناسانی شخصیت جبنههای بیوشیمیایی و فیزیولوژیک رفتار آدمیرا مطالعه کرده و روشهای مناسب آن را به کار میبرند برخی دیگر به مشاهده و بررسی رفتار مشهود فرد میپردازند برخی شخصیت را بر حسب خصوصیاتی نظیر فرآیند ناهشیاری میدانند، از جمله روانشناسی نسبی که شخصیت را بر اساس صفت بارز یا رگههای مشخص شخصیتی تفسیر و توجیه میکند کاتل میباشد. (شاملو، 1372، ص 15 و 14)
اریک فرم در تعریف شخصیت چنین میگوید: شخصیت مجموع کیفیتهای موروثی و اکتسابی است که او را منحصر به فرد میکند (لارنس، 1994)، ص 50 )
شخصیت بیانگر آن دسته از ویژگیهای فرد یا افراد است که شکل الگوهای ثابت فکری، عاطفی و رفتاری آنهاست. نظام مورد بررسی ما شامل تفکر، عواطف و رفتارهای بیرونی (قابل مشاهده)است، به ویژه ارتباط این سه جنبه با یکدیگر در ساختن شخصیتی بی مانند و منحصر به فرد بسیار با اهمیت است. پروین و جان (جوادی 1381) ص 4)
همچنین میتوانیم بگوییم که شخصیت مجموعه ای از ویژگیهای پایدار و بی نظیر است که ممکن است در پاسخ به موقعیتهای مختلف تغییر کند.
شولتز و سیدنی الن(محمدی 1378)، ص 15)
هنگامیکه روان شناسان درباره شخصیت صحبت میکنند. مقصودشان مفهومیپویاست که بیانگر رشد و تکامل کل سیستم روانی شخص است یعنی به جای توجه به اجزا به کل توجه میکند، تعریفی که گوردن آل پرت حدود 50 سال پیش برای شخصیت ارائه کرد هنوز زبانزد همگان است که گفت: شخصیت، همان شخصیت پویا در درون فرد است که از سیستمهای روانی و فیزیکی تشکیل شده و تنها عاملی است که تعیین کننده سازش فرد با محیطش میباشد.
رابینز (پارساییان و اعرابی1379)
شخصیت فرد مجموعه ای نسبتا با ثبات از مشخصات، تمایلات، خلق و خوی که مجموعه عوامل تعیین کننده تشابهات و تفاوتهای رفتاری است .
(سالواتور، 1989 ، صفحه 243) (نوری تاجر،1375)
یونگ شخصیت هر فرد را محصول تاریخ قرون و اعصار جدید او میداند و به نظر وی ساختار شخصیتی عبارتست از چند سیستم جدا اما مربوط به هم که مهمترین این سیستمها عبارتند از ایگو، ناخود آگاه شخصی، عقدههای آن ناخود آگاه جمعی ارگی تایپهای آن ارگها، ، پرسونا،آنیما، سایه ، آنیموس9.
2-3 حوزههای شخصیت
حوزههایی که نظریههای شخصیت باید به آن بپردازد به شرح زیر است.
1) ساختار یا واحدها یا سنگ بنای شخصیت
2) فرآیندها یا جنبههای پویای شخصیت از جمله انگیزهها
3) نمو رشد یا این که انسان چگونه به صورت انسان ویژه ای که هر کدام از ما هستیم
4) آسیب شناسی یا ماهیت و علل کنش ناسازگار ناسازگارانه ی شخصیت
5) تغییر یا این که افراد چگونه تغییر میکنند و چرا بعضی اوقات در برابر تغییر مقاوم هستند و یا قادر به تغییر نیستند.
2-3-1 ساختار
نظریههای شخصیت را میتوان با توجه به مفاهیمیکه برای پاسخگویی به سوالات چه چیز، چطور، چرا به کار میبرند مقایسه کرد در واقع مفهوم ساختار به جنبههای پایدارتر مقاوم تر و شخصیت اطلاق میشود در این برداشت ساختارها با اجزاء بدن یا مفاهیم مثل اتم و مولکول قابل مقایسه اند مفاهیمی ساختاری مفاهیمی مثل پاسخ، عادت، صفات و تیپ را در نظر میگیرد.
مفهوم تیپ با دسته بندی تعداد قابل توجهی از صفات مختلف معنی پیدا میکند و در مقایسه با مفهوم صفت به نظم و عمومیت بیشتری در رفتار دلالت میکند وقتی فردی درجه ای از صفت خاصی را دارد در تیپ خاصی قرار میگیرد مثل تقسیم بندی افراد به درونگرا و برون گرا یا طبقه بندی افراد بر حسب این که به دیگران گرایش دارند یا دوری میکنند.
پروین و جان (جوادی 1381)
2-3-2 فرآیند
به جز روش ساختاری میتوان آنها را از نظر مفاهیم پویا و انگیزشی مورد استفاده در توجیه رفتار نیز باهم سنجید سه نوع مفهوم سازی در انگیزش مورد توجه روان شناسان شخصیت بوده است انگیزههای مبتنی بر لذت، انگیزههای رشد، (خود شکوفایی) و انگیزههای شناختی.
انگیزههای لذات گرایانه بر کسب لذت و دوری از درد استوار است که خود به دو دسته کاهش کنش و الگوهای مشوق تقسیم میشوند در کاهش تنش این نیازهای زیستی درون ارگانیسم هستند که موجب تنش میشوند و فرد با ارضاء این نیازها در صدد کاهش تنش بر میآید، اصطلاح سائق معمولا در مورد این تنشها معنی پیدا میکند. در مقابل این الگوها الگوهای مشوق قرار میگیرد که بر هدفها، نتایج و انگیزههایی که فرد در جستجوی آنهاست تاکید میشود.
دسته دوم نظریههای انگیزش بر تلاش ارگانیسم در دستیابی به رشد و خود بسندگی تاکید دارند. در این دیدگاه افراد در جستجوی رشد و به منصه ظهور رساندن توانائیهای خود هستند حتی اگر به قیمت افزایش تنش تمام شود.
دسته سوم نظریههای انگیزشی نظریههای شناختی هستند، در این نظریهها انگیزش، بر تلاش انسان در درک و پیش بینی رویدادهای جهان تاکید میشود. بر اساس این نظریهها فرد به جای جستجوی لذت یا خود- بسندگی، نیاز به ثبات یا دانستن دارد.
2-3-3 رشد و نمو
یکی دیگر از مباحث مهم در روانشناسی شخصیت تاکید بر تفاوتهای فردی ور شد ویژگیهای منحصر به فردی است که موجب بالندگی ما شده است. معمولا عوامل تعیین کننده شخصیت به دو گروه تعیین کننده ی ارثی و محیطی تقسیم میشود.
- عوامل ارثی نقش عمده ای در تعیین شخصیت دارند و این تاثیر به خصوص در مورد ویژگیهایی است که خاص هر فرد است تحقیقات اخیر ثابت کرده اهمیت عوامل ارثی در ویژگیهایی چون هوش و خلق و خو بیشتر است تا آرمان و باورها و در کل ژنها در ساختن موارد اشتراک و تفاوتهای افراد نقش مهمی به عهده دارند.
- تعیین کننده محیطی و تاثیرات آن موجب شباهت افراد به یکدیگر میشود، همین طور تجارب افراد موجب میشود که هر یک، موجودی منحصر به فرد باشند در این میان فرهنگ بسیار حائز اهمیت میباشد، هر فرهنگ دارای باورها، شعائر و الگوهایی از رفتارهای اکتسابی است که نهادینه شده و مورد تایید قرار گرفته است. یعنی اکثر اعضاء یک فرهنگ، خصوصیات مشترکی را دارا هستند. فرهنگ بر کلیه جنبههای زندگی ما موثر واقع میشود، یعنی بر نحوه بیان نیازهایمان و نیز راههای ارضاء آنها، تجارب ما از هیجانهای مختلف و نحوه بیان احساسات خود، نوع رابطه ما با دیگران و خودمان، غم و شادی، چگونگی کنار آمدن با مرگ و زندگی و دید ما نسبت به سلامت و بیماری اثر میگذارند.
طبقه بندی اجتماعی که در نتیجه ی عضویت فرد در فرهنگ ایجاد میشود، بدون توجه به گروه اجتماعی فرد جنبههای کمیاز شخصیت قابل درک است. طبقه اجتماعی فرد از اهمیت ویژه برخوردار است عوامل تشکیل دهنده طبقه ی اجتماعی در تعیین پایگاه اجتماعی فرد نقشی که ایفا میکند، وظایفی که بر عهده دارد و امتیازاتی که از آن برخوردار است تاثیر میگذارد. خانواده نیز صرف نظر از شباهتهایی که به وسیله ی عوامل محیطی به وجود میآید، مانند عضویت در یک فرهنگ، طبقه ی اجتماعی به تنوع قابل توجهی در عملکرد شخصیتی اعضاء منجر میشود والدین گرم و مهربان یا سرد و خشن میتوانند حمایت مفرط و یا حس مالکیت یا استقلال را ایجاد کنند والدین حداقل به سه شیوه تعیین کننده بر فرزندان خود تاثیر میگذارند.