دسته بندی | علوم پزشکی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 48 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 25 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
فشار مراقبتی
در مبحث مراقبت اصطلاحی با عنوان "Family Caregiver" وجود دارد که به معنای مراقبت یکی از اعضای خانواده از عضو دیگر خانواده است. ولی اگر شخصی که مراقبت را ارائه می دهد یک متخصص مانند پرستار، پزشک، کاردرمانگر یا روانشناس باشد اصطلاح " professional Care" مطرح می شود (36, 68). تعاریف زیادی از مراقبت ارایه شده است. انجمن مراقبین خانواده آمریکا مراقبت توسط خانواده را اینگونه تعریف میکند: « ارایهی حمایتهای ذهنی و فیزیکی لازم برای محافظت کردن از یکی از اعضای خانواده ». هوروویتز در سال 1958 تعریف جامعتری را ارایه داد که دارای چهار بعد است:
1. مراقبت مستقیم (کمک کردن در لباس پوشیدن، مدیریت داروها)؛
2. مراقبت روانی (فراهم کردن حمایت اجتماعی و دلگرمی)؛
3. مراقبت به صورت میانجیگری (گفتگو کردن با سایرین در مورد کسی که تحت مراقبت است)؛
4. مراقبت مالی (انجام امور مال بیمار و خرید و فروشهای او). (36, 68).
در خانواده ها معمولا" اولین کسی که نقش مراقبت را به عهده دارد همسر خانواده است و در صورتیکه امر مراقبت برای وی سنگین باشد، فرزندان نیز به کمک میآیند. کان و پنرود اظهار میکنند که اکثر مراقبین را به ترتیب زن، مرد، دختر و پسر در یک خانواده تشکیل میدهند. براساس اطلاعات بهدست آمده از انجمن سالمندان ، 23 درصد از خانواده ها در طول 50 سال حداقل یکبار مراقبت کردن از بیماری را به عهده دارند. مراقبت کردن در ارتباط هستند. و 80 درصد مراقبین جامعه اعضای همان خانواده می باشند. پترآرنو تخمین می زند هزینههای مراقبت کردن از 306 بیلیون دلار در سال 2006 به بیش از 375 بیلیون دلار در سال 2009 رسیده است (67)
مراقبینی که بیماران آنها به بیماریهای مزمن مانند بیماریهای قلبی عروقی، سرطان، بیماری کلیوی مبتلا هستند و درمان آنها بیش از شش ماه طول میکشد، عموما" درجاتی از ناامیدی را تجربه میکنند. آیندهی مراقب و بیمارش مشخص نیست و گاهی طول عمر بیمار به 92 سال میرسد. در چنین شرایطی گاهی بیمار از مراقب خود درخواست میکند که به زندگی وی پایان دهد. مراقبت طولانی مدت کار فرسایشی است و به صورت مزمن سبب استرس و به وجود آمدن علایم افسردگی در مراقب میشود، به طوری که گاهی مراقب به شدت خسته می شود و از پای درمی آید (69).
بسیاری از افراد مراقبت کننده، مراقبت از بیمار خود را در روزهای اول به نام مراقبت نمیشناسند و قبول ندارند. به عنوان مثال زمانی که نوهی شخصی، چمن های باغ را کوتاه می کند، به پدربزرگ خود در جهت حفظ انرژیاش کمک کرده و باری را از روی دوش وی برداشته است. کمکهایی که اعضای خانواده به پدر یا مادر خود می کنند، به صورت غیرمستقیم وظایف آنها را انجام میدهند. زمانیکه فرزندان خانوادهای، کارهایی را در خانه انجام میدهند، به صورت غیرمستقیم از بار کاری والدین کم میکنند و این خود نوعی مراقبت محسوب میشود. مراقبت شامل چهار مرحله است که هر مرحله ویژگیهای خاص خود را دارا میباشد در مراقبت مرحلهی اول شخص بیمار می شود و کمکم در حال ضعیف شدن است، افراد خانواده غالبا" وظایف شخص بیمار را انجام می دهند (70, 71).
از مراقبت مرحله دوم به عنوان"مرحلهی مراقبت طولانی " نیز یاد میشود. در این مرحله، بیمار علاوه بر آن که در انجام وظایف خود ناتوان است، در انجام دادن کارهای مربوط به خود مانند بهداشت شخصی و رفتن به حمام، نظافت خانه، غذا درست کردن، خرید کردن نیز مشکل دارد. بیمار در این مرحله کاملا" وابسته نیست و میتواند بعضی از کارهای خود را انجام دهد. بیمار میتواند حرف بزند، تلفن کند، غذای آماده را بخورد و در تصمیمگیریها شرکت کند. این مرحله طولانیترین مرحلهی مراقبت است. برای مثال در بیماری که نارسایی کلیه دارد و همودیالیز میشود، ممکن است همودیالیز بیمار 20-15 سال طول بکشد. در این زمان، بیمار همودیالیزی در مرحله دوم قرار دارد. نکته بسیار پر اهمیت این است که از شروع این مرحله مراقبین نیاز به حمایت دارند. هوهلر پیوستن مراقبین به انجمنها، سازمانها و گروههای حمایتی را در این مرحله توصیه میکند. به عنوان مثال انجمنهای آلزایمر در اکثر شهرها وجود دارد و مراقبین بیمار آلزایمری میتوانند به این مکانها مراجعه کرده و از مزایای آن استفاده کنند (70, 72, 73). فردی که از بیماری مراقبت میکند، ممکن است در برآوردن نیازهایش به مشکل برخورده و به صورت دورهای احساس شکست کند. مراقبین نیاز به استراحت، مسافرت و نیروگرفتن مجدد دارند. (70, 71).
هوهلر از مرحله سوم مراقبت به عنوان « مرحله مراقبت با وظایف سنگین » یاد میکند. در این مرحله از سلامتی مراقبین به شدت کاسته میشود، چرا که در این زمان آنها دو وظیفهی بسیار مهم دارند: اول مراقبت از بیمارشان و دوم مراقبت از خودشان. در این مرحله، شخص سومی باید مراقب را بررسی نماید تا مراقب از سلامتی خود غافل نشود. این شخص سوم معمولا" از طرف انجمنهای حمایتی به مراقب معرفی میشود. در این مرحله، شخص حمایتگر علاوه بر این که به مراقب و نیازهای وی میپردازد، می بایست اندوه و پریشانیهای خانواده و اعضای آن را نیز بررسی کند و اقدامات لازم را انجام دهد (70, 72, 73).
در مرحله چهارم مراقبت، مراقب برای مرگ بیمار خود آماده میشود و میبایست در مورد مراقبتهای پایان عمر آموزش دیده باشد. مراقب در مورد مرگ و مردن به صورت کامل باید با بیمار خود صحبت کند. حتی اگر بیمار هوشیار نیست و به محیط اطراف خود آگاهی ندارد، می بایست این کار انجام پذیرد، چرا که حس شنوایی، آخرین حسی است که از بین میرود. حمایتگر باید در مورد مسایل روانی احتمالی با مراقب صحبت کند (). در این مرحله، مراقب باید با مشکلات روانی بسیار زیادی دست و پنجه نرم کند و خود را با آنها تطبیق دهد. چند مشکل بزرگ که در این مرحله سراغ مراقب میآید در ابتدا عصبانیت است، مراقب به شدت پرخاشگر شده و در مرحلهی انکار به سر میبرد. او نمیتواند با مرگ بیمار خود کنار بیاید. مشکل دوم احساس گناه در مراقب است. او خود را مدام سرزنش میکند که به خاطر مراقبت بد من، بیمارم به این روز افتاده و در حال مرگ است