لیلا

راز های خوشبختی

لیلا

راز های خوشبختی

راز های خوشبختی,سلامتی, زیبایی,,راز های خوشبختی,راز های خوشبختی در زندگی,راز های خوشبختی در زندگی زناشویی,راز های خوشبختی,کتاب راز های خوشبختی,رازهای خوشبختی در زندگی زناشویی

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

مبانی نظری

پیشینه تحقیق

مبانی نظری وپیشینه تحقیق

دانلود

مبانی نظری و پیشینه پژوهش

پیشینه پژوهش

مبانی نظری و پیشینه

صمیمیت زناشویی

مبانی نظری و پیشینه با موضوع صمیمیت زناشویی(فصل دوم تحقیق)

مبانی نظری و پیشینه با موضوع صمیمیت زناشویی

دانلود فایل

دانلود جزوه

نقشه

ساختمان

پیشینه تحقیق نقش آژانس ‌های خدمات مسافرتی در توسعه توریسم

نقش آژانس ‌های خدمات مسافرتی در توسعه توریسم

مبانی نظری و پیشینه تحقیق نقش آژانس ‌های خدمات مسافرتی در توسعه توریسم

مبانی نظری نقش آژانس ‌های خدمات مسافرتی در توسعه توریسم

پیشینه تحقیق نحوه توزیع تراکم جمعیتی در سطح شهری

نحوه توزیع تراکم جمعیتی در سطح شهری

مبانی نظری و پیشینه تحقیق نحوه توزیع تراکم جمعیتی در سطح شهری

مبانی نظری نحوه توزیع تراکم جمعیتی در سطح شهری

ضعیت کلهر در دوره صفویه

شاه طهماسب

شاه اسماعیل اول

پیشینه تحقیق مکان یابی اراضی بایر با پتانسیل شهرک سازی

مکان یابی اراضی بایر با پتانسیل شهرک سازی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق مکان یابی اراضی بایر با پتانسیل شهرک سازی

مبانی نظری مکان یابی اراضی بایر با پتانسیل شهرک سازی

رشد کودکان تیزهوش

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مبانی نظری نظریه عقلانی عاطفی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰
مبانی نظری و پیشینه پژوهش نظریه‌ی عقلانی عاطفی
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل docx
حجم فایل 42 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 28
مبانی نظری و پیشینه پژوهش نظریه عقلانی- عاطفی

فروشنده فایل

کد کاربری 4674

مبانی نظری و پیشینه پژوهش نظریه‌ی عقلانی- عاطفی

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::

روانشناسی شناختی را می‌توان رویکردی جدید در علم روانشناسی دانست. امروزه شواهد کافی وجود دارد که نشان دهد انسان موجودی منفعل در برابر رویدادها نیست بلکه ضمن دریافت اطلاعات از محیط به تجزیه و تحلیل می‌پردازد. طرفداران دیدگاه شناختی عقیده دارند که هیجانات و رفتارهای آدمی تحت تاثیر ادراک او از واقعیت قرار دارد. این موقعیت نیست که به تنهایی تعیین‌کننده‌ی احساس افراد باشد، بلکه پاسخ هیجانی به نحوه تفسیر موقعیت و تفکر در مورد آن بستگی دارد (بک، 1995).

یکی از طرفداران این دیدگاه، آلبرت الیس موسس درمان عقلانی – عاطفی می‌باشد. نظریه‌ی وی متأثر از این اصل است که هیجان و منطق، یعنی تفکر و احساس، در روان به طرز پیچیده‌ای در یکدیگر تنیده‌اند. افکار انسان بر احساسات و رفتار او تأثیر می‌گذارد و حتی آن‌ها را به وجود می‌آورد. احساسات برافکار و رفتارها، و رفتار نیز بر افکار و احساسات تأثیر می‌گذارد (جورج و کریستیانی، 1990 ترجمه فلاحی و حاجی‌لو، 1374).

الیس معتقد است که این اشتباه است که ما فکر کنیم مسائل ناراحت‌کننده در زندگی موجب واکنش‌های هیجانی چون اضطراب و افسردگی است بلکه این نظام باورهاست که چنین حالاتی ایجاد می‌کند. از نظر وی تبیین منطقی شخصیت، بک ABC ساده است (الیس، 1973، b1991).

اصولاً این مدل می‌گوید رویدادهای فعال‌کننده (A)، پیامدهای رفتاری و هیجانی (C) دارند. اما پیامدهای رفتاری و هیجانی معلول رویدادهای فعال‌کننده نیستند. بلکه عمدتاً معلول نظام باورهای (B) آدمها هستند. وقتی رویدادهای فعال‌کننده خوشایندند، باورهای مورد استناد احتمالا بی‌ضرر خواهند بود. ولی وقتی این رویدادها ناخوشایندند، باورهای نامعقولی iB)ها( به میان می‌آیند که معمولا پیامدهای رفتاری عقلانی- عاطفی مشکل‌سازی دارند. نقش درمانگر این است که با زیر سوال بردن باورهای نامعقول، این باورها را رد کند. البته او برای ایجاد تغییر از فنون شناختی و هیجانی و رفتاری دیگری هم استفاده می‌کند (الیس، ترجمه فیروزبخت، 1383). نظریه درمان RET معتقد است که پایداری بهبودی بالینی به تغییر باورهای غیرمنطقی وابسته است. الیس و برناد (1989) بیان می‌کنند که افکار منطقی در درمان عقلانی- عاطفی به صورت عینی‌تر و عقلانی‌تر باشند و عواطف و اعمالشان را از طریق به کاربستن قوانین منطقی و روشهای علمی تنظیم کنند. با این حال در مواقعی به نظر می‌رسد افراد بهنجار هم سوگیری‌های شناختی نشان می‌دهند. الیس (1987) بیان می‌کند گرایش به سمت غیرمنطقی بودن همگانی می‌باشد (هاگا و دیوسیون، 1989).

همه انسان‌ها درست به همان صورتی که ذاتاً گرایش دارند به شکلی منحصر به فرد، منطقی و روشن فکر باشند، دارای گرایش بسیار نیرومندی برای کژفکری هستند (الیس 1973 به نقل از پروچاسکا و نورکراس، ترجمه سید محمدی، 1381).

از یک طرف تمایل ذاتی دارند که خودشان را بسازند، رشد دهند و به آن حدی که ایده‌آل ذات بشری است برسانند. آن‌ها استعداد عظیمی برای منطقی بودن و ایجاد خوشی بر خود دارند. از طرف دیگر آن‌ها تمایلی ذاتی برای ایجاد و توسعه شناخت‌های غیرمنطقی، عواطف ناسالم و بدکار کردن دارند. بنابراین پتانسیل زیادی برای آسیب رساندن به خود و دیگران و تکرار اشتباهات مشابه هستند (نلسون- جونز، 2001).

ریشه‌ی باورهای غیرمنطقی

از نظر الیس باورهای غیرمنطقی، ریشه در سه عامل بیولوژی، یادگیری اجتماعی و انتخاب شناخت‌های غیرمنطقی دارد که به تفصیل در ذیل می‌آیند:

1- بیولوژی: الیس معتقد است افکار و باورهای انسان، عواطف و رفتارهایشان را تحت تأثیر قرار می‌دهد. به نظر وی گر چه آدمی اعتقادات و باورهای غیرمنطقی را می‌آموزد اما از نقطه نظر زیستی استعداد زیادی برای کسب این‌گونه اعتقادات و باورها را خواهد داشت. آمادگی شدید ذاتی در پرداختن به تفکر غیرعقلانی باعث منفی‌کاری، آشفتگی عاطفی و سهل‌انگاری در تغییر شخصیت و رکود آن می‌گردد. بنابراین هر فردی عملاً در مواردی رفتار غیرمنطقی را از خود نشان می‌دهد (رحیمیان، 1377).

2- یادگیری اجتماعی: گر چه آدمی با استعداد مشخصی برای غیرمنطقی بودن به دنیا می‌آید، این تمایل مکرراً به وسیله‌ی محیط تشدید می‌شود، به ویژه در اوایل زندگی که آسیب‌پذیرترین زمان نسبت به تأثیرات محیطی است. با وجود این که الیس آدمی را بسیار نقش‌پذیر می‌بیند اما تفاوتهای ذاتی را می‌پذیرد. افکار غیرمنطقی به دلایل مختلفی کسب می‌شود (الیس 1991، 2000؛ الیس و هاپر، 1997). اول این که کودکان در سنین پایین قادر نیستند واقعیت از ترس‌های فرضی تشخیص دهند. این در حالی است که با بالارفتن سن تاکید بر ارضای تمایلات فوری کمتر می‌شود. دوم این که مکرراً، تقاضاهای کودکی به وسیله چیزهای جادویی ارضا می‌شود. مثلاً والدین به کودک می‌گویند که یک پری، نیاز آنها را برآورده خواهد کرد. سوم این که کودکان به برنامه‌ریزی و تفکرات دیگران وابسته‌اند و زمانی که آنها سن پایین‌تری دارند. تأثیرپذیری آنها بسیار زیاد است. چهارم این که والدین و اعضای خانواده خودشان دارای تمایلات غیرمنطقی، تعصبات و خرافه‌پرستی‌هایی هستند که به فرزندان القا می‌کنند. پنجم اینکه این فرایند به وسیله‌ی تعلیمات رسانه‌های عمومی تشدید می‌شوند. بالاخره فرهنگ‌ها و مذاهب می‌توانند دیدگاه‌های غیرمنطقی، خود تخریبی و جامعه تخریبی را آموزش دهند (نلسون و جونز، 2001)

3- انتخاب شناخت‌های غیرمنطقی: فرایند اکتساب غیرمنطقی بودن از طریق واکنشی ساده به چگونگی رفتار دیگران صورت نمی‌گیرد. انسان‌ها عموماً با پرورش ندادن و استفاده نکردن از توانایی‌هایشان برای انتخاب منطقی، آشفتگی‌های هیجانی زیادی در خود به وجود می‌آورند. تجارب منفی یادگیری اجتماعی، به خودی خود منجر به اکتساب شناخت‌های غیرمنطقی نمی‌شود، هم‌چنان که تجارب مثبت یادگیری اجتماعی به شناخت‌های منطقی ختم نمی‌شود. بسیاری از افراد با وجود این که تربیت مطلوبی دارند، اما به میزان قابل توجهی باورهای غیرمنطقی در خود پرورش می‌دهند یعنی با وجود این که تجارب یادگیری اجتماعی بر خوب یا بد بودن افراد تأثیر می‌گذارد، اما آن‌ها موجوداتی آزاد و انتخاب‌گرند و می‌توانند با تعبیر و تفسیر محرک‌های بیرونی دست به انتخاب زده و در جهت رشد خود یا برعکس حرکت کنند (نلسون و جونز، 2001)


  • ابزار های صنعتی